فصل خون
1360
محصول : اسکار فیلم
کارگردان : حبیب کاوش
تهیه کننده : رضا نورسته
فیلمنامه : خسرو حکیم رابط (براساس داستانی به نام آنجا که ماهی ها سنگ می شوند)
فیلمبردار : رضا بانکی
موسیقی متن : فریدون ناصری
هنرپیشگان : علی نصیریان، ولی شیراندامی، سعید کنگرانی، جمشید لایق، پری امیرحمزه، امیر حسین خان شهری، اعظم چتر نور، لیقوانی و نازی حسنی.
35 میلیمتری، رنگی (ایستمن کالر)
* عمو «تراب» صیاد بندر انزلی که به علت مبارزه تحت تعقیب و گرفتار ساواک است، پس از آزادی به سراغ «سید» دوست قدیمی خود که در بندر باربری میکند، رفته و به اتفاق، پایهی حرکت اجتماعی را گذارده و مردم نیز کم و بیش به آنها گرایش پیدا میکنند. ساواک که از روبرویی مستقیم با عمو تراب به علت هماهنگی مردم پرهیز میکند برای او دامی میگسترد و به مردم چنین وانمود میکند که عمو تراب از همکاران ساواک است. در نتیجه، خشم مردم بر سر عمو تراب فرود میآید و او را از پای در میآورد. پس از این حادثه مردم متوجه میشوند و در پایان سید و برخی دیگر از پای در میآیند، اما پسر جوانی که تحت تأثیر عمو تراب است تعهد ادامهی مبارزه را به امید پیروزی آینده به عهده میگیرد.
** نخستین فیلمی که از سینمای ایران در 1360 روی پرده میرود فصل خون است که پروندهی فعالیت تهیه کنندهاش رضا نورسته فر را پس از پانزده سال فعالیت فیلمسازی میبندد! نورسته فر پانزده سال بعد از عرضهی آخرین کارش را به یاد میآورد:
در اواخر اسفند 1358 که ما کار فیلمبرداری فصل خون را شروع کردیم، شرایطی دشوار و نامطمئن در امر فیلمسازی و موقعیتی بسیار حساس و شکننده در زمینهی سیاسی بود. برای پیشبرد کار، رعایت هر دو جانب لازم بود، اما به توانایی بیش از دایره ی تصورمان نیاز داشتیم. اما به هر تدبیر کار را پیش بردیم...
گرچه فصل خون در امتیازگیری، «الف» شد و چهار مجوز ورود فیلم خارجی به دست آورد، اما از آنها هم نتوانستیم استفادهای کنیم و پرونده ی این کارمان را بستیم!
ناکامی نمایش عمومی فصل خون به علل متنوعی نسبت داده میشود. از نخستین آنها، قصهی ظاهراً غیر متعارف فیلم است کهانتظارات تماشاگران سنتی فیلم های ایرانی را برآورده نمیسازد.
علت دیگر این عدم اقبال را منتقد روزنامهی کیهان نامناسب بودن زمان نمایش فیلم میداند و معتقد است که نمایش آن باید تکرار شود. وی که فیلم را در جریان برگزاری نخستین فستیوال فیلم جمهوری اسلامی ایران – میلاد (28 خرداد – 6 تیر) – دیده است، در نقدی آن را «اثری ارزنده از سینمای بعد از انقلاب» میشمرد.

*** فصل خون به مفهوم مطلق یکی از زیباترین، بهترین و ارزنده ترین فیلمهایی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ساخته شده است.
وقایع فیلم که متن آن بر اساس نوشتهای از خسرو حکیم رابط تنظیم شده، بازتابی است از یک درد اجتماعی در دوران رژیم سابق: فضا، فضای مه آلود شمال است و درد، درد ماهیگیران که به خاطر ممنوعیت از صید، فقط غم میخورند و رنج استثمار. آنها یا باید باشند و در قبال چندر غازی به خدمت سیستم بوروکراتیک شیلات بپردازند. در هر حال خارج از این سیستم، برای روزی خود نیز حق صید ندارند و نظام پلیسی «سیا» ساخته نیز با شدیدترین اقدامات از چنین عملی قاطعانه جلوگیری میکند. کسانی هم که نافرمانی میکنند یا سرکوب میشوند و یا اگر هم عمل سرکوب مفید واقع نشود، ساواک، این دستگاه جهنمی شعبهی، ایرانی «سیا» انواع حیله و فریب را در آستین دارد تا به عنوان عوامل بازدارنده به کار گیرد.
محتوای فیلم با چنین چهارچوبی به رویارویی صیادان با نظام پلیسی طاغوت میپردازد در این روند، صرف نظر از معایب بسیار جزیی و غیر قابل تأکید، متن با پرداختی هوشیارانه پیش می رود.
در پرداخت سینمایی نیز فیلمساز با ظرافتی چشمگیر متن را میشکافد و به تصویر میکشاند. در عین حال انتخاب زوایای سنجیده و فیلمبرداری تحسینبرانگیز فیلم، در بسیاری از نماها، تصاویری به زیبایی تابلوهای نقاشی عرضه میکند و این خود یکی از جنبه هایی است که ارزشی محسوس به فیلم میبخشد. در ضمن باید گفت از آنجا که این فیلم به هنگام نمایش عمومی، متأسفانه به خاطر نامناسب بودن زمان نمایش، موفقیتی درخور برای فیلم کسب نکرد، نمایش مجدد آن در سینماها ضروری است. چرا که این فیلم ارزش آن را دارد تا بار دیگر بنمایش عمومی گذاشته شود و از این طریق فرصت تماشای این فیلم برای امت شهیدپرور ایران فراهم گردد.
** فصل خون در مراجعه به اداره کل نظارت و نمایش، برای دریافت پروانه تمدید نمایش، موفق نمیشود و نورستهفر دیگر دیگر ذرهای تردید برای ترک سینما به خود راه نمیدهد و فصل خون را نیز به بایگانی تاریخ سینما میسپارد.
